word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
وجود به عنوان یک ایده احساس. یا کیفیت نه به عنوان یک شیء مادی.
-
An abstract argument or discussion is general and not based on particular examples.
بحث یا بحث انتزاعی کلی است و مبتنی بر مثال های خاص نیست.
-
general ideas.
ایده های کلی
-
used to refer to a type of painting. drawing. or sculpture that uses shapes. lines. and colour in a way that does not try to represent the appearance of people or things.
برای اشاره به نوعی نقاشی استفاده می شود. طراحی یا مجسمه ای که از اشکال استفاده می کند. خطوط و به گونه ای رنگ کنید که سعی در نمایش ظاهر افراد یا اشیا نداشته باشد.
-
شکل کوتاه یک سخنرانی مقاله. کتاب. و غیره. فقط مهم ترین حقایق یا ایده ها را ارائه می دهد.
-
a painting that uses shapes. lines. and colour in a way that does not try to represent the appearance of people or things
نقاشی که از اشکال استفاده می کند. خطوط و به گونه ای رنگ کنید که سعی در نمایش ظاهر افراد یا اشیا نداشته باشد
-
to consider something in a general way or make a general judgment after looking at particular details.
در نظر گرفتن چیزی به طور کلی یا قضاوت کلی پس از بررسی جزئیات خاص.
-
to remove or separate someone or something from a place or context (= the situation. facts. words. etc. that exist around something).
حذف یا جدا کردن کسی یا چیزی از یک مکان یا زمینه (= موقعیت. حقایق. کلمات و غیره که در اطراف چیزی وجود دارد).
-
خلاصه یا چکیده (= شرح کوتاهی که مهمترین ایده ها را ارائه می دهد) از چیزی.
-
وجود به عنوان یک ایده احساس. یا کیفیت نه به عنوان یک شیء مادی.
-
If a statement. argument. or discussion is abstract. it is general and not based on particular examples.
اگر یک بیانیه. بحث و جدل. یا بحث انتزاعی است. کلی است و مبتنی بر مصادیق خاص نیست.
-
A painting. drawing. or sculpture is described as abstract if it tries to represent the qualities of objects or people but does not show their outer appearance.
یک نقاشی. طراحی یا مجسمه اگر بخواهد کیفیت اشیاء یا افراد را نشان دهد اما ظاهر بیرونی آنها را نشان ندهد انتزاعی توصیف می شود.
-
چند جمله که ایده های اصلی را در یک مقاله یا یک مقاله علمی بیان می کند
-
وجود به عنوان یک ایده احساس. یا کیفیت نه به عنوان یک شیء مادی.
-
شکل کوتاه شده یک سخنرانی مقاله. کتاب. و غیره. دادن مهمترین حقایق یا ایده ها.
example - مثال
-
گاه تشریح یک مفهوم انتزاعی با قیاس با چیزی ملموس آسان تر است.
-
او در توضیح بسیار پیچیده خوب است. ایده های انتزاعی به روشی ساده و زیبا
-
ایده شما نسبتاً مبهم و انتزاعی است - می توانید آن را با جزئیات بیشتری توضیح دهید. لطفا؟
-
این انسان های اولیه به وضوح قادر به تفکر انتزاعی بودند. و احتمالاً زبان نیز.
-
Some of these new theories are so abstract that they don`t seem to relate to our everyday work at all.
برخی از این نظریههای جدید آنقدر انتزاعی هستند که به نظر نمیرسد اصلاً به کارهای روزمره ما مربوط باشند.
-
چندین مشاهدات وجود دارد که می توان از این مثال انتزاع کرد.
-
ما تعداد موارد و مرگ و میر را از گزارشهای سالانه 2001-2019 جمعآوری کردیم.
-
او جمع آوری و انتزاع بینش از متن خود را به خواننده واگذار می کند.
-
ما یک ساختار داده کلی را از لیست داده ها انتزاع می کنیم.
-
اطلاعات مربوطه از پایگاه داده یا از سوابق پزشکی استخراج شد.
synonyms - مترادف
-
theoretical
نظری
-
conceptual
مفهومی
-
علمی
-
پر فکر
-
notional
تصوری
-
philosophical
فلسفی
-
speculative
نظری
-
hypothetical
فرضی
-
conjectural
حدسی
-
metaphysical
متافیزیکی
-
ideational
ایده پردازی
-
theoretic
نظری
-
unrealistic
غیر واقعی
-
conjectured
حدس زد
-
putative
فرضی