word - لغت

adheres || پایبند است

part of speech - بخش گفتار

N/A || N/A

spell - تلفظ

ədˈhɪər

UK :

ədˈhɪr

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [adheres] در گوگل

description - توضیح

  • to stick firmly


    محکم بچسبند

  • to stick or be attached firmly to a surface


    چسبیدن یا محکم شدن به سطح

example - مثال

  • A smooth dry surface helps the tiles adhere to the wall.


    سطح صاف و خشک به چسبیدن کاشی ها به دیوار کمک می کند.

  • Glue won’t adhere to any surface that’s wet.


    چسب به هیچ سطحی که خیس است نمی چسبد.

synonyms - مترادف

  • sticks


    میله ها

  • affixes


    الصاق می کند

  • clings


    می چسبد

  • binds


    مقید می کند

  • bonds


    اوراق قرضه

  • clasps


    گیره ها

  • cleaves


    شکاف می دهد

  • coheres


    منسجم می شود

  • fastens


    چفت می کند

  • fuses


    فیوزها

  • holds


    دارای

  • joins


    می پیوندد

  • tacks


    تکه ها

  • fixes


    رفع می کند

  • glues


    چسب ها

  • secures


    ایمن می کند

  • welds


    جوش می دهد

  • connects


    متصل می کند

  • couples


    زوج ها

  • grips


    چنگال ها

  • hews


    می کند

  • links


    پیوندها

  • lodges


    لژها

  • pastes


    رب ها

  • snags


    می ماند

  • stays


    سیمان ها

  • cements


    لثه ها

  • gums


    آغوش

  • hugs


    باقی

  • remains


    متحد می کند

  • unites


antonyms - متضاد

  • separates


    جدا می کند

  • loosens


    شل می شود

  • removes


    حذف می کند

  • detaches


    آزاد می کند

  • frees


    قطعات

  • parts


    پوست می کند

  • peels


    باز می کند

  • unfastens


    قطع می کند

  • disconnects


    لغو می کند

  • undoes


    رفع می کند

  • unfixes


    لغو پیوند می کند

  • unlinks


    شکاف می دهد

  • cleaves


    جدا می شود

  • disassembles


    از دست می دهد

  • disengages


    تقسیم می کند

  • disjoins


    می کشد

  • looses


    مطابقت ندارد

  • splits


  • divides


  • unyokes


  • peels off


  • pulls off


  • not conforms