word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
بتوانید کاری بخرید یا انجام دهید زیرا پول یا زمان کافی دارید
-
اجازه دادن به کسی که چیزی خوشایند یا ضروری داشته باشد
-
داشتن پول یا زمان کافی برای خرید، نگهداری یا انجام کاری
-
بتوانید کاری بخرید یا انجام دهید زیرا پول کافی دارید
-
بتوانید کاری را بدون ایجاد مشکل انجام دهید
example - مثال
-
نمی دانم چطور می تواند با حقوقش ماشین نو بخرد.
-
The hut afforded little protection from the elements.
کلبه محافظت کمی در برابر عوامل ایجاد می کرد.
-
صندلی او به او دید بی وقفه ای از صحنه را می داد.
-
نمی دانم چطور می تواند ماشین جدید بخرد.
-
آیا می توانید هر زمان از کار خود را مرخصی بگیرید؟
-
او بیش از 60 سال دارد و توانایی پرداخت حق بازنشستگی خود را ندارد.
-
اگر مصرف کننده توانایی بازپرداخت آن را داشته باشد، الزاماً بدهی چیز بدی نیست.
-
ما می توانیم صبر کنیم.
-
من نمی توانم به هیچ جنجالی توجه کنم.
synonyms - مترادف
-
provides
فراهم می کند
-
furnishes
تجهیز می کند
-
prepares
آماده می کند
-
equips
اجرا می کند
-
implements
در دسترس قرار می دهد
-
makes available
برنامه ها
-
plans
جای می دهد
-
accommodates
ترتیب می دهد
-
arranges for
تهیه می کند
-
procures
می افزاید
-
readies
پیشرفت ها
-
adds
اختصاص می دهد
-
advances
قبل از
-
allocates
را به وجود می آورد
-
allots
می آید تا با
-
antes up
توزیع می کند
-
assigns
اهدا می کند
-
brings forth
گسترش می یابد
-
مناسب است
-
distributes
متناسب است
-
donates
چنگال ها خارج می شوند
-
extends
مسائل
-
fits
می گذارد
-
fits out
وام می دهد
-
forks out
خطوط
-
issues
قطعات با
-
lays out
پونی ها بالا
-
lends
-
lines
-
parts with
-
ponies up
antonyms - متضاد
-
refuses
امتناع می کند
-
rejects
رد می کند
-
takes away
می برد