word - لغت
affront
||
توهین
part of speech - بخش گفتار
noun
||
اسم
spell - تلفظ
əˈfrʌnt
UK :
əˈfrʌnt
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
example - مثال
-
او این اظهارات را توهین به حیثیت خود دانست.
-
بیشتر از همه از نظرات او ناراحت شدم.
-
an affronted look/glance
نگاه/نگاه توهین آمیز
-
چنین اظهاراتی توهین به افراد با وجدان است.