word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
the beliefs of someone who does not know. or believes that it is impossible to know. if a god exists.
باورهای کسی که نمی داند یا معتقد است که شناخت آن غیر ممکن است. اگر خدایی وجود داشته باشد
-
the fact that someone does not know or does not have an opinion about whether something is true. good. correct. etc..
این واقعیت است که کسی نمی داند یا نظری در مورد درستی چیزی ندارد. خوب درست. و غیره..
example - مثال
-
او تحت تأثیر قرار گرفت تا ادم گرایی خود را زیر سوال ببرد.
-
ممکن است فکر کنید که ادم گرایی تمام باورها را رد می کند. اما قضیه برعکس است.
-
رئیس جمهور ندانم کاری او را به عنوان یک تمایل موجه برای پرسیدن سوال توصیف کرده است.
-
برخی ندانمگرایی او را تنها مبنای واقعی ایمان دینی میدانند.
-
به نظر می رسید نوعی بدبینی یا ادم گرایی در مورد حقوق بشر وجود دارد که به نظر من وحشتناک بود.
synonyms - مترادف
-
شک
-
mistrust
بی اعتمادی
-
distrust
بی اعتمادی
-
dubiety
دوبیتی
-
uncertainty
عدم قطعیت
-
رزرو
-
nonbelief
بی اعتقادی
-
scepticismUK
شکاکیت انگلستان
-
skepticismUS
شک ایالات متحده
-
dissent
مخالفت
-
suspicion
سوء ظن
-
misgiving
بدبین
-
incertitude
عدم اطمینان
-
apprehension
دلهره
-
query
پرس و جو
antonyms - متضاد
-
certainty
یقین - اطمینان - قطعیت
-
assurance
اطمینان
-
اعتماد
-
certitude
اطمینان
-
اعتماد به نفس
-
sureness
اطمینان
-
surety
تضمین
-
محکومیت
-
باور
-
ایمان
-
باور
-
obedience
اطاعت
-
optimism
خوش بینی
-
تصویب
-
ratification
تصویب