word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
example - مثال
-
مطمئنم که اینها را عمدا می گوید تا شما را اذیت کند.
-
وقتی مردم اینطور جلوی من فشار می آورند واقعاً آزارم می دهد.
-
آنها میترسیدند که در صورت آزار همسایهها از سر و صدا شکایت کنند.
-
این فیلم هنرمند را در حالت مستی کامل نشان می داد. که خیلی ها را آزار داده است.
-
بعد از مدتی سرفه های او واقعاً مرا آزار می دهد.
synonyms - مترادف
-
harasses
آزار می دهد
-
aggravates
تشدید می کند
-
antagonisesUK
با انگلستان مخالفت می کند
-
antagonizesUS
با ایالات متحده مخالفت می کند
-
bugs
اشکالات
-
exasperates
خشمگین می کند
-
galls
گال ها
-
gets
می شود
-
goads
گودها
-
irks
عصبانی می شود
-
irritates
تحریک می کند
-
narks
narks
-
nettles
گزنه
-
peeves
پیو می کند
-
pesters
آزار دهنده ها
antonyms - متضاد
-
assuages
آرامش می دهد
-
calms
آرام می کند
-
comforts
راحتی
-
consoles
کنسول ها
-
eases
آسان می کند
-
placates
بشقاب ها
-
reassures
اطمینان می دهد
-
appeases
مماشات می کند
-
assures
تضمین می کند
-
composes
می سازد
-
controls
کنترل ها
-
dulcifies
دودل می کند
-
mollifies
نرم می کند
-
pacifies
آرام می کند
-
pleases
خشنود است