word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
عمل به اشتراک گذاری چیزی بین چندین فرد یا سازمان.
-
the act of deciding how responsible each person or organization is for something and therefore how much of the costs they or their insurance company should pay.
تصمیم گیری در مورد اینکه هر شخص یا سازمانی چقدر در قبال چیزی مسئول است و بنابراین چه مقدار از هزینه هایی که آنها یا شرکت بیمه آنها باید بپردازند.
-
the act of dividing costs between different accounts in a fair way. or the amount that is put into each account
عمل تقسیم هزینه ها بین حساب های مختلف به روشی منصفانه. یا مبلغی که به هر حساب واریز می شود
-
an agreement between the buyer and seller of a property to share the costs of the property during the time that the sale is being completed
توافق بین خریدار و فروشنده یک ملک برای تقسیم هزینه های ملک در مدت زمانی که فروش در حال تکمیل است.
synonyms - مترادف
-
allocation
تخصیص
-
تقسیم
-
allotment
تخصیص
-
توزیع
-
sharing
اشتراک گذاری
-
dispensation
معافیت
-
admeasurement
اندازه گیری
-
assigning
اختصاص دادن
-
وظیفه
-
disbursement
پرداخت
-
dispensing
توزیع
-
issuance
صدور
-
ration
جیره
-
appropriation
تخصیص
-
parcelling out
بسته بندی کردن
antonyms - متضاد
-
juncture
نقطه اتصال
-
unity
وحدت
-
کل
-
disorganizationUS
بی سازمانی ایالات متحده
-
disorganisationUK
سازماندهی بریتانیا
-
افزایش دادن
-
بدهی
-
totality
کلیت
-
denial
انکار
-
disfavourUK
نارضایتی انگلستان
-
disfavorUS
نارضایتی آمریکا
-
veto
وتو
-
مجموعه
-
hoard
احتکار
-
keeping
نگه داشتن