word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
example - مثال
-
او یک جادوگر با اعداد است و همچنین بدون هنر بیان می کند.
-
معماری او بی هنرانه جدید و قدیمی را بدون کوچکترین کنایه ای ترکیب می کند.
-
در این کتاب جدید به نظر میرسد که نوشتهها بدون هنر محاورهای هستند.
-
هیچ کس نمی تواند یک فرد یا ایده را بی هنرانه و ویرانگرتر از خانم روزولت از بین ببرد.
synonyms - مترادف
-
unpretentiously
بی تکلف
-
unaffectedly
بدون تاثیر
-
به طور طبیعی
-
ingenuously
به طور هوشمندانه
-
sincerely
خالصانه
-
guilelessly
بی فریب
-
unfeignedly
به طور غیرواقعی
-
naively
ساده لوحانه
-
innocently
بی گناه
-
honestly
صادقانه
-
openly
بی پرده
-
frankly
رک و پوست کنده
-
candidly
با صراحت
-
genuinely
واقعا
-
واقعا
antonyms - متضاد
-
affectedly
تحت تاثیر قرار
-
artificially
به صورت مصنوعی
-
hypocritically
ریاکارانه
-
insincerely
غیر صادقانه
-
pretentiously
مدعیانه
-
unnaturally
غیر طبیعی
-
dishonestly
ناصادقانه
-
guilefully
با فریبکاری
-
untruthfully
به دروغ
-
designingly
به صورت طراحی
-
schemingly
نقشه کشی
-
keenly
کاملا
-
duplicitously
دوگانگی
-
disingenuously
به طور غیر صادقانه
-
deviously
به صورت حیله گرانه