word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
ساده ترین و مهم ترین حقایق ایده ها. یا چیزهایی که با چیزی مرتبط هستند.
-
If you get back to basics. you start to give your attention to the simplest and most important matters after ignoring them for a while.
اگر به اصول اولیه برگردید. بعد از مدتی بی توجهی به ساده ترین و مهم ترین مسائل شروع می کنید.
-
اصلی ترین و مهمترین اصول یک چیزی
-
چیزهایی که مردم باید یاد بگیرند دانستن یا قبل از رسیدن به چیزی انجام دهند.
-
چیزهایی که مردم برای اینکه بتوانند راحت زندگی کنند به آنها نیاز دارند. موثر کار کنند و غیره..
-
to spend time and effort doing the simplest but most important things. especially after an unsuccessful period of time spent doing things that are more complicated but less important.
برای صرف زمان و تلاش برای انجام ساده ترین اما مهم ترین کارها. به خصوص پس از یک دوره ناموفق زمانی که صرف انجام کارهایی می شود که پیچیده تر هستند اما اهمیت کمتری دارند.
example - مثال
synonyms - مترادف
-
fundamentals
مبانی
-
essentials
ملزومات
-
essence
ذات
-
rudiments
مقدمات
-
هسته
-
اساس
-
پایه
-
principles
اصول
-
crux
مشکل
-
nub
نوک
-
kernel
هسته
-
elements
عناصر
-
marrow
مغز
-
گوشت
-
foundations
پایه ها