word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
a game played by two teams of five players who score points by throwing a large ball through an open net hanging from a metal ring
بازی ای که توسط دو تیم پنج نفره انجام می شود که با پرتاب یک توپ بزرگ از طریق توری که از یک حلقه فلزی آویزان شده است امتیاز کسب می کنند.
-
توپ مورد استفاده در بازی بسکتبال
-
a game played by two teams of five players who score points by throwing the ball through a net that hangs from a metal ring. or the ball used in this game
بازی ای که توسط دو تیم پنج نفره انجام می شود که با پرتاب توپ از طریق توری که از یک حلقه فلزی آویزان است امتیاز کسب می کنند. یا توپ مورد استفاده در این بازی
example - مثال
-
به جز فوتبال و بسکتبال ورزش دیگری هم انجام می دهید؟
-
فینال بسکتبال مردان روز یکشنبه برگزار می شود.
-
این مرکز ورزشی دارای یک زمین بسکتبال و دو زمین اسکواش است.
-
مردم مدام سعی می کنند او را متقاعد کنند که بسکتبال را شروع کند، زیرا او بسیار قد بلند و ورزشکار است.
-
یک کدو تنبل 10 پوندی (به اندازه یک توپ بسکتبال) در بازار کشاورزان 2.50 دلار است.
-
فروشگاه ورزشی توپ بسکتبال را ذخیره می کند. توری ها حلقه ها و سایر وسایل بسکتبال.
-
Earl Boykins is a professional basketball player in the NBA – and he’s only 1.65 meters tall and weighs 60 kilograms.
ارل بویکینز یک بسکتبالیست حرفه ای در NBA است – و تنها 1.65 متر قد و 60 کیلوگرم وزن دارد.
-
توپ می دهد - توپ بسکتبال. توپ های تنیس. حتی توپ های گلف - پرش آنها.
-
داستان عشق کانروی به بسکتبال را روایت می کند.
-
Other balls such as basketballs and soccer balls contain a rubber bladder – an airtight pocket – full of compressed air.
سایر توپ ها مانند توپ های بسکتبال و توپ های فوتبال حاوی یک مثانه لاستیکی - یک جیب هوادار - پر از هوای فشرده هستند.
-
فوتبال بسکتبال. تنیس و دیگر ورزش ها در حال حاضر تماشاگران بیشتری را جذب می کنند.
-
What are their chances of becoming professional athletes in one of these team sports: baseball. basketball. hockey. or American football?
شانس آنها برای تبدیل شدن به ورزشکاران حرفه ای در یکی از این ورزش های تیمی چقدر است: بیسبال. بسکتبال. هاکی یا فوتبال آمریکایی؟
-
When we hear the word “sport.” we usually think of football. basketball. the Olympic Games. and things like that.
وقتی کلمه ورزش را می شنویم. ما معمولا به فوتبال فکر می کنیم. بسکتبال. بازی های المپیک. و چیزهایی از این قبیل
-
A student in one of our Church schools was once heard to say. My teacher teaches me more religion by the way he plays basketball than by the way he teaches theology.
زمانی شنیده شد که دانش آموزی در یکی از مدارس کلیسای ما می گوید. معلم من از طریق بازی بسکتبال بیشتر به من دین می آموزد تا با روش تدریس الهیات.
-
I am just as enthusiastic over basketball as ever. only I haven`t had the time to devote to it that I did last year.
من مثل همیشه به بسکتبال مشتاق هستم. فقط من زمانی را نداشتم که سال گذشته به آن اختصاص دهم.
-
I know it. replied Grace. but after Thanksgiving we`ll only meet once in two weeks. for I must get my basketball team in shape. and you see all the members belong to the society.
من آن را می دانم. گریس پاسخ داد. اما پس از روز شکرگزاری، ما فقط یک بار در دو هفته ملاقات خواهیم کرد. زیرا من باید تیم بسکتبال خود را در فرم مناسبی قرار دهم. و می بینید که همه اعضا متعلق به جامعه هستند.
-
There are two girls on the sophomore and three on the freshman team whose basketball ardor will have to cool until after the mid-year exams.
دو دختر در سال دوم و سه دختر در تیم سال اولی هستند که شور بسکتبال آنها تا بعد از امتحانات وسط سال باید خنک شود.