word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
example - مثال
-
یک احمق شیر آب را در حمام باز گذاشت و همه جا آب است.
-
من یک اتاق هتل با حمام اختصاصی می خواهم.
-
سارقان باید از پنجره حمام وارد شده باشند.
-
خواهرم همیشه سالها را در حمام می گذراند.
-
حمام در سمت راست در انتهای پاساژ است.
synonyms - مترادف
-
toilets
توالت ها
-
lavatories
توالت ها
-
washrooms
دستشویی ها
-
latrines
توالت ها
-
loos
لوس
-
restrooms
سرویس های بهداشتی
-
johns
جانز
-
cans
قوطی ها
-
cloakrooms
رخت کن ها
-
bogs
باتلاق ها
-
convenience
راحتی
-
سر
-
potties
گلدان
-
baths
حمام ها
-
privies
خصوصی