word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
example - مثال
-
اما این افراد اسلحه حمل می کردند و در گردان ها و گروهان ها تشکیل می شدند.
-
من هر دوستی را که در گردان داشته ام از دست داده ام. به جز نیل اینجا و تو
-
I met a young officer of the machine-gun battalion. and lending him my glasses pointed out where the Germans were massing.
با افسر جوان گردان مسلسل آشنا شدم. و عینکم را به او قرض دادم و نشان داد که آلمانی ها کجا جمع می شوند.
-
در تیرماه گردان از این تیپ خارج و مستقیماً به مقر سپاه متصل شد.
-
گردان هیچ تلفاتی نداشت.