word - لغت

beastie || وحشی

part of speech - بخش گفتار

noun || اسم

spell - تلفظ

ˈbiː.sti

UK :

ˈbiː.sti

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [beastie] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [beastie] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [beastie] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [beastie] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [beastie] در گوگل

description - توضیح

  • an insect.


    حشره.

  • an animal.


    یک حیوان

example - مثال

synonyms - مترادف

  • animals


    حیوانات

  • beasts


    جانوران

  • creatures


    موجودات

  • fauna


    جانوران

  • wildlife


    حیات وحش

  • critters


    موجودات

  • brutes


    بی رحمانه

  • varmints


    ورمینت ها

  • beings


    موجودات

  • faunae


    جانوران

  • organisms


    ارگانیسم ها

  • pets


    حیوانات خانگی

  • strays


    ولگردها

  • life forms


    اشکال زندگی

  • invertebrates


    بی مهرگان

antonyms - متضاد