word - لغت

beatifically || به طرز سعادتی

part of speech - بخش گفتار

adverb || قید

spell - تلفظ

ˌbiː.əˈtɪf.ɪ.kəl.i

UK :

ˌbiː.əˈtɪf.ɪ.kəl.i

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [beatifically] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [beatifically] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [beatifically] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [beatifically] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [beatifically] در گوگل

description - توضیح

example - مثال

  • I beamed beatifically at the others.


    من با خوشحالی به بقیه پرتو زدم.

  • He was gazing beatifically into the middle distance.


    او با خوشحالی به فاصله میانی خیره شده بود.

  • In the photo. she bows beatifically.


    در عکس. او با سعادت تعظیم می کند

  • His eyes are closed and he looks beatifically oblivious.


    چشمانش بسته است و به طرز شگفت انگیزی غافل به نظر می رسد.

synonyms - مترادف

  • blissfully


    با سعادت

  • ecstatically


    به وجد

  • happily


    با خوشحالی

  • joyfully


    با خوشحالی

  • rapturously


    به شدت

  • serenely


    با آرامش

  • enchantedly


    مسحورانه

  • gloriously


    با شکوه

  • heavenlily


    بهشتی

  • sublimely


    عالی

  • elatedly


    با خوشحالی

  • euphorically


    سرخوشانه

  • exaltedly


    با تعالی

  • joyously


    با خوشحالی

  • seraphically


    به صورت سرافیکی

antonyms - متضاد

  • darkly


    تاریک

  • demonically


    شیطانی

  • devilishly


    شیطانی

  • miserably


    طرز ناراحت، بدبختانه

  • sorrowfully


    با تاسف

  • unhappily


    با ناراحتی