word - لغت

beatified || مبارک

part of speech - بخش گفتار

verb || فعل

spell - تلفظ

biˈæt.ɪ.faɪ

UK :

biˈæt̬.ə.faɪ

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [beatified] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [beatified] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [beatified] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [beatified] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [beatified] در گوگل

description - توضیح

example - مثال

synonyms - مترادف

  • blest


    برکت دادن

  • blessed


    مبارک

  • canonisedUK


    کانونیزه شد

  • canonizedUS


    US canonized

  • consecrated


    تقدیس کرد

  • sanctified


    مقدس شده

  • deified


    خدایی شده

  • exalted


    سرافراز

  • glorified


    تجلیل شد

  • hallowed


    مقدس

  • sainted


    مقدس

  • made holy


    مقدس ساخته شده است


  • مقدس ساخته شده است


  • جدا کردن

  • anointed


    مسح شده

antonyms - متضاد

  • deconsecrated


    تقدس زدایی کرد

  • desacralized


    تقدس زدایی کرد

  • unconsecrated


    تقدیس نشده

  • unhallowed


    نامقدس

  • cursed


    نفرین شده

  • desecrated


    هتک حرمت کرد

  • irreligious


    بی دین

  • profane


    ناسزا

  • unholy


    نامقدس

  • unsacred


    غیر مقدس

  • unsanctified


    نامقدس

  • condemned


    محکوم

  • unreverent


    بی احترام

  • unblessed


    بی برکت

  • jinxed


    جنجال زده