word - لغت

beaut || زیبایی

part of speech - بخش گفتار

noun || اسم

spell - تلفظ

bjuːt

UK :

bjuːt

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [beaut] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [beaut] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [beaut] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [beaut] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [beaut] در گوگل

description - توضیح

example - مثال

  • When I make a mistake. it`s a beaut.


    وقتی اشتباه می کنم. این یک زیبایی است

  • Is that your dog? He`s a beaut.


    ایاسگ توست؟ او یک زیباست


  • مک و پنیر یکی از این زیبایی های گناه آلود است که من همه را تشویق به درست کردن آن می کنم.

  • I love these beaut sunny days we`ve had this week.


    من عاشق این روزهای آفتابی زیبا هستم که این هفته داشتیم.


  • این درختچه زیبا یک انتخاب عالی برای یک حیاط کوچک است.

  • They`re beaut people.


    آنها آدم های زیبایی هستند

synonyms - مترادف


  • زیبایی

  • knockouts


    ناک اوت ها

  • dreams


    رویاها

  • standouts


    برجسته ها


  • عسل

  • corkers


    کرکرها

  • rippers


    چاک دهنده ها

  • doozies


    دوزی ها

  • humdingers


    Humdingers

  • ripsnorters


    ripsnorters

  • peaches


    هلو

  • dandies


    شیک پوش

  • hummers


    هامرز

  • snorters


    خرخر می کنند

  • crackajacks


    کراکجک ها

antonyms - متضاد