word - لغت

beaver || سگ ابی

part of speech - بخش گفتار

noun || اسم

spell - تلفظ

ˈbiː.vər

UK :

ˈbiː.vɚ

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [beaver] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [beaver] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [beaver] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [beaver] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [beaver] در گوگل

description - توضیح

example - مثال

synonyms - مترادف

  • labourUK


    کار انگلستان

  • toil


    زحمت کشیدن

  • laborUS


    نیروی کار ایالات متحده


  • کار کردن

  • persevere


    استقامت کن

  • persist


    اصرار ورزیدن

  • plug away


    وصل کن


  • خودت را تمرین کن


  • نگه داشتن در

  • strive


    تلاش کردن

  • drudge


    طاقت فرسا

  • slog


    شلختگی


  • تقلا

  • endeavourUK


    تلاش انگلستان

  • sweat


    عرق

antonyms - متضاد