word - لغت

bedaubed || ملافه

part of speech - بخش گفتار

verb || فعل

spell - تلفظ

bɪˈdɔːb

UK :

bɪˈdɑːb

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [bedaubed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bedaubed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bedaubed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bedaubed] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bedaubed] در گوگل

description - توضیح

example - مثال

synonyms - مترادف

  • smeared


    آغشته شده

  • besmeared


    آغشته شده

  • daubed


    ملحفه شده

  • spattered


    پاشیده شده

  • stained


    رنگ آمیزی شده

  • anointed


    مسح شده

  • bespattered


    به هم ریخته

  • smirched


    نیشخند زد

  • soiled


    خاک شده

  • splashed


    پاشیدن

  • splattered


    پاشیده شده

  • befouled


    آلوده

  • begrimed


    اخم کرد

  • besmirched


    مسخره شده

  • coated


    پوشش داده شده

antonyms - متضاد

  • cleaned


    تمیز کرد