word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
example - مثال
-
این اشتباه است که پنسی ها و ویولاها را به عنوان تختخواب های تمام سال نگاه کنیم - آنها از گرمای تابستان بیزارند.
-
تا پایان این ماه همه بسترهای مقاوم باید کاشته شوند.
-
Mimulus. لوبلیا و لیزی شلوغ تخت خواب های تابستانی عالی هستند.
-
زمان پیوند گل دیواری و سایر بسترهای بهاری فرا رسیده است.
-
یک اتاق خواب دو تخته با هنرستان به قیمت 180000 پوند در بازار موجود است.
-
قیمت آپارتمان از 145000 پوند برای یک تخت خواب با گاراژ شروع می شود.
-
چندین تخت سه و چهار تخت برای فروش وجود دارد.
-
آسایشگاه بزرگی بود. صد تختخواب بود.
synonyms - مترادف
antonyms - متضاد
-
استاد
-
mistress
معشوقه
-
کارفرما
-
lord
خداوند
-
رئیس
-
liege
ارباب
-
monarch
پادشاه
-
overseer
ناظر
-
sovereign
پادشاه
-
controller
کنترل کننده
-
taskmaster
مسئول وظیفه
-
overlord
ارباب
-
مدیر
-
ruler
خط کش
-
مدیر