word - لغت

bee || زنبور عسل

part of speech - بخش گفتار

noun || اسم

spell - تلفظ

biː

UK :

biː

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [bee] در گوگل

description - توضیح

example - مثال

  • The bee turns nectar into honey.


    زنبور شهد را به عسل تبدیل می کند.

  • a queen bee


    یک ملکه زنبور

  • Do all types of bee sting?


    آیا همه انواع زنبور نیش می زنند؟

  • She keeps bees.


    او زنبورها را نگه می دارد.

  • The bees were starting to swarm.


    زنبورها شروع به ازدحام کردند.

synonyms - مترادف

antonyms - متضاد