word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
past participle ofbe
فعل ماضی ازبودن
-
به معنای بازدید یا سفر استفاده می شود..
-
هنگامی که عمل مورد اشاره به پایان می رسد به عنوان فعل ماضی go استفاده می شود.
-
به معنای وارد شده بود.
-
فعل ماضی be
-
Been به معنای بازدید یا سفر نیز استفاده می شود.
example - مثال
synonyms - مترادف
-
gone
رفته
-
travelledUK
سفر کرد انگلستان
-
traveledUS
به ایالات متحده سفر کرد
-
visited
ملاقات کرد
-
hung out
آویزان شد
-
jetted
پرتاب شده
-
journeyed
سفر کرد
-
passed through
گذشت از طریق
-
toured
گشت
-
trekked
پیاده روی کرد
-
vacationed
مرخصی گرفته
-
voyaged
سفر کرد
-
overnighted
یک شبه
-
wandered
سرگردان شد
-
weekended
آخر هفته