word - لغت

beetling || سوسک زدن

part of speech - بخش گفتار

adjective || صفت

spell - تلفظ

ˈbiː.təl.ɪŋ

UK :

ˈbiː.t̬əl.ɪŋ

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [beetling] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [beetling] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [beetling] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [beetling] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [beetling] در گوگل

description - توضیح

example - مثال

synonyms - مترادف

  • overhanging


    برآمدگی

  • projecting


    فرافکنی


  • برجسته

  • pendent


    معلق

  • protruding


    بیرون زده

  • sticking out


    بیرون زده

  • bulbous


    پیازدار

  • bulging


    برآمده

  • jutting


    بیرون زدگی

  • hanging over


    آویزان شدن

  • leaning over


    خم شدن

  • jutting out


    بیرون آمدن


  • برجسته شدن

  • swelling over


    متورم شدن


  • مغرور

antonyms - متضاد

  • sunken


    غرق شده

  • concave


    مقعر