word - لغت

befall || رخ دهد

part of speech - بخش گفتار

verb || فعل

spell - تلفظ

bɪˈfɔːl

UK :

bɪˈfɑːl

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [befall] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [befall] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [befall] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [befall] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [befall] در گوگل

description - توضیح

example - مثال

synonyms - مترادف

antonyms - متضاد


  • ماندن


  • متوقف کردن

  • precede


    مقدم بودن


  • علت


  • پنهان شدن


  • شروع کنید


  • شروع


  • معرفی کنید

  • antecede


    قبل از


  • رهبری

  • usher


    طلیعه

  • disregard


    بی توجهی

  • repress


    سرکوب کردن

  • halt


    مکث

  • cease


    دست کشیدن