word - لغت

begetter || بهتر

part of speech - بخش گفتار

noun || اسم

spell - تلفظ

bɪˈɡet.ər

UK :

bɪˈɡet̬.ɚ

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [begetter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [begetter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [begetter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [begetter] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [begetter] در گوگل

description - توضیح

  • someone who creates something.


    کسی که چیزی خلق می کند

example - مثال

  • Sir Francis Galton. begetter of the eugenics movement. was a thoroughly nasty man in many ways.


    سر فرانسیس گالتون مبتکر جنبش اصلاح نژادی از بسیاری جهات مرد کاملاً بدی بود.


  • مبتکران کل رویداد هنرمند کریس گارات و نویسنده میک کید هستند.

  • Directed by the only begetter of Driller Killer. this elliptical thriller is set at the interface of sleaze and glitz in Miami.


    به کارگردانی تنها سازنده Driller Killer. این تریلر بیضوی در حد فاصل sleaze و glitz در میامی قرار دارد.

synonyms - مترادف

  • creator


    ایجاد کننده

  • originator


    مبتکر


  • پدر


  • نویسنده


  • موسس

  • initiator


    آغازگر

  • establisher


    مؤسس

  • inventor


    مخترع

  • generator


    ژنراتور


  • معمار

  • institutor


    مؤسسه

  • inaugurator


    افتتاح کننده

  • instituter


    مؤسسه

  • sire


    آقا

  • founding father


    بنیانگذار

antonyms - متضاد


  • کودک

  • offspring


    فرزندان

  • scion


    قلمه

  • mumUK


    mumUK


  • مادر

  • momUS


    momUS


  • فرزند پسر


  • فرزند دختر


  • عزیزم


  • دختر


  • پسر


  • نوزاد


  • بچه

  • newborn


    نوزاد تازه متولد شده

  • progeny


    نتاج