word - لغت

beguile || فریب دادن

part of speech - بخش گفتار

verb || فعل

spell - تلفظ

bɪˈɡaɪl

UK :

bɪˈɡaɪl

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [beguile] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [beguile] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [beguile] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [beguile] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [beguile] در گوگل

description - توضیح

example - مثال

synonyms - مترادف


  • فوت و فن

  • deceive


    فریب دادن

  • fool


    احمق

  • mislead


    گمراه کردن

  • con


    باهم

  • dupe


    فریب دادن

  • hoodwink


    کلاهبرداری

  • seduce


    از راه بدر کردن


  • جذب کنند

  • charm


    افسون

  • enchant


    مسحور کردن

  • entice


    فریب دادن


  • ورود

  • lure


    طعمه


  • وارد کردن

antonyms - متضاد

  • undeceive


    فریب ندادن

  • alarm


    زنگ خطر. هشدار

  • alert


    هشدار

  • enlighten


    روشن کردن

  • repel


    دفع کردن

  • disenchant


    افسون کننده


  • دادن


  • پیشنهاد


  • امتناع

  • repulse


    دفع کردن


  • درست قرار دادن


  • صادق باش


  • مستقیم با


  • خاموش کردن

  • rectify


    اصلاح کردن