word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
to control a rope that a climber is attached to and keep it tight. so that if the climber falls. they do not fall very far.
برای کنترل طنابی که یک کوهنورد به آن متصل است و محکم نگه داشتن آن. به طوری که اگر کوهنورد سقوط کند. آنها خیلی دور نمی افتند.
-
برای ساختن یک کوهنورد ایمن با طنابی که در نقطه خاصی ثابت شده است.
-
مکانی که طناب کوهنوردی در آن قرار دارد یا می توان آن را ثابت کرد.
-
عمل تعمیر طناب کوهنوردی
example - مثال
synonyms - مترادف
-
ceases
متوقف می شود
-
ends
به پایان می رسد
-
halts
متوقف می شود
-
quits
ترک می کند
-
cancels
لغو می کند
-
arrests
دستگیری ها
-
checks
چک ها
-
stays
می ماند
-
stalls
غرفه ها
-
توقف را فرا می خواند
-
متوقف می کند
-
را به بن بست می رساند
-
stops
متوقف می شود
-
discontinues
متوقف می کند
-
breaks off
قطع می شود
antonyms - متضاد
-
advances
پیشرفت ها
-
allows
اجازه می دهد
-
begins
آغاز می شود
-
commences
آغاز می شود
-
continues
ادامه می دهد
-
goes
می رود
-
helps
کمک می کند
-
permits
اجازه می دهد
-
starts
شروع می شود