word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
example - مثال
-
کاهش خوشایند در میزان شکم در مورد آب و هوا وجود داشته است.
-
من در نیمه راه شکمم به شوهرم قطع شد.
-
این همه شکم در مورد پول در افرادی که دستمزد خوبی می گیرند بسیار نامناسب است.
-
به عنوان مدیر خدمات مشتری، او باید با شکم دردهای زیادی دست و پنجه نرم کند.
synonyms - مترادف
-
بحرانی
-
censorious
سانسور کننده
-
condemnatory
محکوم کننده
-
condemning
محکوم کردن
-
castigatory
توهین آمیز
-
reproving
سرزنش کردن
-
denunciatory
تقبیح کننده
-
deprecatory
تحقیر کننده
-
disparaging
تحقیر کننده
-
disapproving
عدم تایید
-
scathing
کوبنده
-
criticisingUK
انتقاد از انگلستان
-
criticizingUS
انتقاد از آمریکا
-
fault-finding
عیب یابی
-
judgemental
قضاوت کننده
antonyms - متضاد
-
complimentary
تعارفی
-
laudatory
ستایش آمیز
-
praising
ستایش کردن
-
adulatory
خیانت آمیز
-
approbative
تاییدی
-
approbatory
استصوابی
-
commendatory
ستودنی
-
plauditory
ستایش آمیز
-
congratulatory
تبریک می گویم
-
approving
تایید کردن
-
panegyrical
پانژیکال
-
celebrating
جشن گرفتن
-
flattering
چاپلوس
-
appreciative
قدردان
-
praiseful
ستودنی