word - لغت

bellyflop || شکم فلاپ

part of speech - بخش گفتار

noun || اسم

spell - تلفظ

ˈbel.iˌflɒp

UK :

ˈbel.iˌflɑːp

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [bellyflop] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bellyflop] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bellyflop] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bellyflop] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bellyflop] در گوگل

description - توضیح

example - مثال

synonyms - مترادف

  • plunge


    غوطه


  • رها کردن


  • سقوط

  • descend


    فرود آمدن


  • گام صدا


  • تصادف در

  • plummet


    سقوط شدید


  • فرو رفتن

  • dive


    شیرجه رفتن

  • tumble


    غلت زدن

  • dip


    شیب

  • crater


    دهانه

  • topple


    سرنگون کردن


  • پایین تر

  • nosedive


    دماغی

antonyms - متضاد

  • ascent


    صعود


  • بالا رفتن


  • صعود کردن

  • rising


    رو به افزایش

  • soaring


    اوج گرفتن

  • upswing


    صعودی

  • upturn


    رو به بالا


  • افزایش دادن


  • پرش


  • موفقیت

  • blockbuster


    فیلم یا کتاب پرمخاطب


  • اصابت

  • smash


    درهم کوبیدن


  • برنده

  • accomplishment


    دستاورد