word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
example - مثال
synonyms - مترادف
-
laments
ناله می کند
-
deplores
ابراز تاسف می کند
-
bewails
ناله می کند
-
mourns
عزاداری می کند
-
regrets
پشیمانی
-
rues
خرابه ها
-
repents
توبه می کند
-
complains
شکایت می کند
-
grumbles
غر می زند
-
moans
ناله می کند
-
grieves for
برای
-
grieves over
غمگین است
-
complains about
از
-
expresses regret about
ابراز پشیمانی می کند
-
cries over
گریه می کند
antonyms - متضاد
-
applauds
تشویق می کند
-
delights
لذت می برد
-
joys
شادی ها
-
exults in
به وجد می آورد
-
gloats
غرور می کند
-
glories in
افتخارات در
-
praises
ستایش می کند
-
rejoices in
خوشحال می شود
-
rejoices
شادی می کند
-
relishes
ذوق می کند
-
cheers
به سلامتی
-
celebrates
جشن می گیرد
-
glories
افتخارات
-
revels
شادی می کند
-
savorsUS
savorsUS