word - لغت

benign || خوش خیم

part of speech - بخش گفتار

adjective || صفت

spell - تلفظ

bɪˈnaɪn

UK :

bɪˈnaɪn

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [benign] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [benign] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [benign] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [benign] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [benign] در گوگل

description - توضیح

example - مثال

synonyms - مترادف

  • harmless

    بی ضرر

  • innocuous

    بی آسیب

  • innocent

    بی گناه

  • safe

    بی خطر

  • inoffensive

    غیر توهین آمیز

  • hurtless

    بی آزار

  • anodyne

    anodyne

  • nonthreatening

    بدون تهدید

  • nonmalignant

    nonmalignant

  • superficial

    superficial

  • non-dangerous

    غیر خطرناک

  • non-malignant

    غیر بدخیم

  • not dangerous

    خطرناک نیست

  • white

    سفید

  • innoxious

    بی خطر

antonyms - متضاد

  • adverse

    نامطلوب

  • bad

    بد

  • baleful

    آزاردهنده

  • baneful

    فاجعه آمیز

  • damaging

    آسیب رسان

  • dangerous

    خطرناک

  • deleterious

    زیان آور

  • detrimental

    مضر

  • evil

    بد

  • harmful

    زیان آور

  • hurtful

    آسیب زا

  • ill

    بیمار

  • injurious

    آسیب رسان

  • mischievous

    شیطون

  • nocuous

    مضر

ویکیتوری

یادگیری و شروع فقط یک زمان میتونه دیر باشه اونم وقتی که از امروز توان شروع کردن داریم اما به فردا برای شروع کردن فکر میکنم پس بهتر در اولین زمان دست بکار بشیم حتی با روزی ۵ دقیقه .

درباره ما

دسته بندی ها

لینک های مفید

تعداد لغات ارشیو تا این لحظه: 8041

تمام حقوق این سات متعلق به تیم توسعه هور می باشد