word - لغت

berry || توت

part of speech - بخش گفتار

noun || اسم

spell - تلفظ

ˈber.i

UK :

ˈber.i

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [berry] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [berry] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [berry] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [berry] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [berry] در گوگل

description - توضیح

example - مثال

synonyms - مترادف

  • pome


    پوم

  • drupe


    دروپ

  • drupelet


    دروپلت

  • haw


    هاو


  • باسن

  • pod


    غلاف

  • fruitlet


    میوه دهی

  • achene


    آخن

  • capsule


    کپسول


  • میوه

  • ovary


    تخمدان


  • غلات


  • مهره

  • kernel


    هسته


  • لوبیا

antonyms - متضاد

  • teste


    بیضه

  • testicle


    بیضه


  • توپ

  • gonad


    غدد جنسی


  • مهره