word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
a chemical element that is a hard. light. silver-grey metal. used to make strong alloys (= mixtures of metals)
یک عنصر شیمیایی که سخت است. سبک. فلز نقره ای خاکستری. برای ساخت آلیاژهای قوی (= مخلوط فلزات) استفاده می شود.
-
a hard. light. gray chemical element that is a metal and is used to make strong alloys (= mixtures of metals)
سخت سبک. عنصر شیمیایی خاکستری که فلز است و برای ساختن آلیاژهای قوی (= مخلوط فلزات) استفاده می شود.
example - مثال
-
The volcanoes we shot three months ago yielded a fine flow of lava with all sorts of metals—nickel. beryllium. vanadium. chromium. iridium. as well as copper and iron.
آتشفشانهایی که ما سه ماه پیش شلیک کردیم، جریان خوبی از گدازه با انواع فلزات - نیکل را تولید کردند. بریلیم وانادیم کروم ایریدیوم و همچنین مس و آهن.
-
ذخایر قابل توجهی از بریلیم وجود دارد. و در کانی های آن با غلظت بالا وجود دارند.
synonyms - مترادف
-
glucinium or glucinum
گلوسینیم یا گلوسینیم