word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
synonyms - مترادف
-
took
گرفت
-
ضرب و شتم
-
defeated
شکست داد
-
surmounted
غلبه کرد
-
dispatched
اعزام شده است
-
licked
لیسید
-
overmatched
بیش از حد
-
topped
در بالای صفحه قرار گرفت
-
bettered
بهتر شد
-
conquered
تسخیر کرده
-
creamed
خامه شده
-
outclassed
از کلاس خارج شد
-
outdid
پیشی گرفت
-
outperformed
بهتر عمل کرد
-
outplayed
پیشی گرفته است