word - لغت

bestow || عطا کردن

part of speech - بخش گفتار

verb || فعل

spell - تلفظ

bɪˈstəʊ

UK :

bɪˈstoʊ

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [bestow] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bestow] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bestow] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bestow] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bestow] در گوگل

description - توضیح

example - مثال

synonyms - مترادف

  • shows


    نشان می دهد

  • grants


    کمک های مالی

  • confers


    اعطا می کند

  • accords


    توافق می کند

  • imparts


    می دهد

  • offers


    ارائه می دهد

  • bequeaths


    وصیت می کند

  • gifts


    هدایا

  • gives


    می دهد

  • dispenses


    توزیع می کند

  • presents


    هدیه

  • assigns


    اختصاص می دهد

  • awards


    جوایز

  • entrusts


    واگذار می کند

  • proffers


    پیشنهادات

antonyms - متضاد

  • denies


    تکذیب می کند

  • refuses


    امتناع می کند

  • declines


    کاهش می یابد

  • deprives


    محروم می کند

  • nets


    توری ها

  • earns


    کسب می کند

  • makes


    باعث می شود

  • secures


    ایمن می کند

  • acquires


    کسب می کند

  • gains


    دستاوردها

  • gets


    می شود

  • attains


    به دست می آورد

  • obtains


    بدست می آورد

  • lands


    زمین ها

  • procures


    تهیه می کند