word - لغت

bestride || بیهوده

part of speech - بخش گفتار

verb || فعل

spell - تلفظ

bɪˈstraɪd

UK :

bɪˈstraɪd

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [bestride] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bestride] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bestride] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bestride] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bestride] در گوگل

description - توضیح

example - مثال

synonyms - مترادف

antonyms - متضاد


  • بازده


  • ارسال

  • surrender


    تسلیم شدن


  • دادن

  • relent


    تسلیم شدن

  • succumb


    تسلیم شدن

  • concede


    قبول کردن

  • buckle


    دست و پنجه نرم کردن

  • cede


    واگذار کردن

  • fold


    تا کردن

  • budge


    تکان دادن

  • bow


    تعظیم


  • زنگ تفريح

  • capitulate


    سر سپردن

  • cave in


    غار در