word - لغت

bewitch || جادو کردن

part of speech - بخش گفتار

verb || فعل

spell - تلفظ

bɪˈwɪtʃ

UK :

bɪˈwɪtʃ

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [bewitch] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bewitch] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bewitch] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bewitch] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bewitch] در گوگل

description - توضیح

example - مثال

synonyms - مترادف

  • enchant


    مسحور کردن

  • captivate


    اسیر کردن

  • fascinate


    مجذوب کردن

  • beguile


    فریب دادن

  • charm


    افسون


  • ورود

  • allure


    جذابیت

  • enrapture


    مجذوب شدن

  • enthralUK


    entralUK

  • ravish


    پرشور

  • spellbind


    طلسم


  • جذب


  • جذب کنند

  • hypnotiseUK


    hypnotiseUK

  • hypnotizeUS


    hypnotizeUS

antonyms - متضاد

  • repel


    دفع کردن

  • disgust


    انزجار

  • offend


    توهین کردن

  • repulse


    دفع کردن

  • sicken


    مریض

  • bore


    منفذ

  • disenchant


    افسون کننده


  • از دست دادن


  • دريافت كردن


  • رد کردن


  • لاستیک


  • رها کردن


  • شما را بیمار کند


  • خزش ها را به شما بدهد


  • خاموش کردن