word - لغت
bibliographical
||
کتابشناختی
part of speech - بخش گفتار
adjective
||
صفت
spell - تلفظ
ˌbɪb.li.əˈɡræf.ɪ.kəl
UK :
ˌbɪb.li.əˈɡræf.ɪ.kəl
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
example - مثال
-
این جلد شامل منابع کتابشناختی و نمایه است.
-
پاورقی های کتابشناختی کامل به دیگران امکان می دهد نتایج تحقیق را تکرار و تأیید کنند.
-
Many of his books include an extended bibliographical essay in which he briefly discusses the works he has learned from.
بسیاری از کتابهای او شامل یک مقاله کتابشناختی مبسوط است که در آن به طور خلاصه درباره آثاری که از آنها آموخته صحبت میکند.