word - لغت

bicker || دعوا

part of speech - بخش گفتار

verb || فعل

spell - تلفظ

ˈbɪk.ər

UK :

ˈbɪk.ɚ

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [bicker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bicker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bicker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bicker] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bicker] در گوگل

description - توضیح

example - مثال

synonyms - مترادف


  • جر و بحث


  • اختلاف نظر


  • مبارزه کردن

  • quarrel


    نزاع


  • ردیف

  • squabble


    دعوا کردن

  • wrangle


    دعوا کردن

  • scrap


    باطله


  • مخالف بودن

  • spar


    اسپار

  • altercate


    دعوا کردن

  • spat


    تف

  • argufy


    استدلال کردن


  • افتادن

  • clash


    درگیری

antonyms - متضاد


  • موافق

  • accord


    توافق

  • acquiesce


    رضایت دادن

  • assent


    موافقت

  • concur


    هم رای بودن

  • cooperate


    همکاری کردن

  • harmoniseUK


    harmoniseUK

  • harmonizeUS


    harmonizeUS

  • concede


    قبول کردن


  • بحث و گفتگو


  • سوار شو


  • صلح کن


  • تایید کنید

  • endorse


    تایید و امضا


  • تایید