word - لغت

bikini || بیکینی

part of speech - بخش گفتار

noun || اسم

spell - تلفظ

bɪˈkiː.ni

UK :

bəˈkiː.ni

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [bikini] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bikini] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bikini] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bikini] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bikini] در گوگل

description - توضیح

  • a two-piece swimsuit for women.


    مایو زنانه دو تکه

  • a two-piece swimsuit (= clothing worn for swimming) for women


    مایو دو تکه (= لباسی که برای شنا می پوشند) برای زنان

example - مثال

synonyms - مترادف

  • swimsuit


    لباس شنا

  • bathing suit


    لباس شنا

  • swimming costume


    لباس شنا

  • bathing costume


    لباس حمام

  • two-piece


    دو تکه

  • swimwear


    لباس شنا

  • swimming trunks


    تنه شنا

  • beachwear


    لباس ساحلی

  • trunks


    تنه ها

  • maillot


    صندوق پستی

  • cossie


    cossie

  • swimmers


    شناگران

  • bathers


    حمام کنندگان

  • swimming togs


    گیره های شنا

  • swim trunks


    تنه شنا

antonyms - متضاد