word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
ماضی ساده و ماضی ازصورت حساب
-
دادن یا ارسال صورتحساب به کسی که برای یک محصول یا خدمات بدهکار است.
-
to advertise something with a particular description; to describe someone in a particular way in order to advertise them or make them known.
تبلیغ چیزی با توصیف خاص؛ توصیف کردن شخصی به شیوه ای خاص به منظور تبلیغ یا معرفی او.
-
لیست کردن یک شخص یا عملکرد در برنامه ای از رویدادها .
example - مثال
synonyms - مترادف
-
advertised
تبلیغ کرد
-
publicisedUK
در بریتانیا منتشر شد
-
publicizedUS
ایالات متحده منتشر شد
-
exhibited
به نمایش گذاشته
-
plugged
وصل شده
-
broadcast
پخش
-
touted
تبلیغ کرد
-
posted
ارسال شده
-
displayed
نمایش داده
-
noted
اشاره شد
-
shown
نشان داده شده
-
announced
اعلام کرد
-
pointed out
با اشاره به
-
told of
از
-
بطور گسترده