word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
-
فرآیند ارسال صورتحساب به مردم و درخواست از آنها برای پرداخت پول بدهی.
-
information. especially about a performance.
اطلاعات به خصوص در مورد یک اجرا
-
جایگاه برتری که برای کسی در یک نمایش تبلیغ می شود.
-
the process of sending someone a document asking them to pay for goods or services that they have received.
فرآیند ارسال سندی برای کسی که از او میخواهد برای کالاها یا خدماتی که دریافت کردهاند بپردازد.
-
ارزش فروش یک شرکت در یک دوره خاص.
-
روشی که در آن چیزی تبلیغ یا توصیف می شود.
example - مثال
-
itemized (= detailed) billing
صورتحساب تفصیلی (= تفصیلی).
-
متاسفانه نمایش هرگز به (= به خوبی) صورتحساب خود عمل نکرد.
-
دنچ صورتحساب ستارهای دریافت میکند و بهطور موجهی چنین است.
-
ویوین کار خود را در بخش صورتحساب ترک کرد.
-
an electronic billing system
یک سیستم صورتحساب الکترونیکی
-
شرکت. با صورتحساب سالانه حدود 700 میلیون دلار. همچنین دفاتری در اروپا دارد.
-
لطفاً صورتحساب های ماهانه پیش بینی شده کلی خود را فهرست کنید.
-
billing as sth
صورتحساب به عنوان sth
-
او به عنوان برترین تاجر سال یک صورت حساب را به دست آورده است.
synonyms - مترادف
antonyms - متضاد
-
راز
-
suppression
سرکوب
-
censorship
سانسور
-
inhibition
بازداری
-
محدودیت
-
کنترل
-
silencing
خاموش کردن
-
stifling
خفه کننده
-
gagging
دهان بستن
-
hiding
قایم شدن
-
restraint
خویشتن داری - خودداری - پرهیز
-
checking
چک کردن
-
withholding
دریغ کردن
-
blocking
مسدود کردن
-
containment
مهار