word - لغت

biltong || بیلتنگ

part of speech - بخش گفتار

noun || اسم

spell - تلفظ

ˈbɪl.tɒŋ

UK :

ˈbɪl.tɑːŋ

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [biltong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [biltong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [biltong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [biltong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [biltong] در گوگل

description - توضیح

  • meat that has been cut into long pieces. flavoured with spices. and dried


    گوشتی که به قطعات بلند بریده شده است. طعم دار با ادویه جات ترشی جات و خشک شد

example - مثال

synonyms - مترادف

  • beef jerky


    گوشت گاو تند

  • dried beef


    گوشت گاو خشک شده

  • salt-cured beef


    گوشت گاو پخته شده با نمک

antonyms - متضاد