word - لغت

binturong || binturong

part of speech - بخش گفتار

noun || اسم

spell - تلفظ

ˈbɪn.tjʊ.rɒŋ

UK :

bɪn.ˈtʊr.ɑːŋ

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [binturong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [binturong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [binturong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [binturong] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [binturong] در گوگل

description - توضیح

example - مثال

  • Don`t expect to see the exceptionally shy binturong.


    انتظار نداشته باشید که بینتورنگ فوق العاده خجالتی را ببینید.

  • The wildlife park has a collection of red pandas and binturongs. or cat-bears.


    پارک حیات وحش مجموعه ای از پانداهای قرمز و بینتورونگ دارد. یا گربه خرس ها

  • The binturong. largest of the civet family. can grow to 3 ft (91 cm) in length.


    binturong. بزرگترین خانواده سیوه می تواند به طول 3 فوت (91 سانتی متر) برسد.

synonyms - مترادف

  • Asian bearcat


    خرس آسیایی

  • bearcat


    bearcat

  • Palawan bearcat


    خرس پالاوان

antonyms - متضاد