word - لغت

bioplastic || پلاستیک زیستی

part of speech - بخش گفتار

noun || اسم

spell - تلفظ

ˌbaɪ.əʊˈplæs.tɪk

UK :

ˌbaɪ.oʊˈplæs.tɪk

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [bioplastic] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bioplastic] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bioplastic] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bioplastic] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bioplastic] در گوگل

description - توضیح

example - مثال

  • They are experimenting with fabrics developed from corn-based bioplastics.


    آنها در حال آزمایش پارچه هایی هستند که از پلاستیک های زیستی مبتنی بر ذرت ساخته شده اند.

  • The company has switched to using a bioplastic for its yoghurt pots.


    این شرکت به استفاده از بیوپلاستیک برای گلدان های ماست خود روی آورده است.

  • The plant produces 100 million pounds of bioplastic a year for such things as injection-moulded items. garbage bags and gardening.


    این کارخانه سالانه 100 میلیون پوند پلاستیک زیستی برای مواردی مانند اقلام تزریقی تولید می کند. کیسه های زباله و باغبانی

  • They grow a dedicated industrial crop solely for bioplastic and biofuel production.


    آنها یک محصول صنعتی اختصاصی را صرفاً برای تولید بیوپلاستیک و سوخت زیستی پرورش می دهند.

  • Companies are marketing plant-based bioplastic packaging as “100-percent biodegradable”.


    شرکتها بستهبندیهای بیوپلاستیک گیاهی را بهعنوان «100 درصد زیست تخریبپذیر» بازاریابی میکنند.

  • By-products of grain processing have potential as bioplastic films and coatings for food.


    محصولات فرعی فرآوری غلات دارای پتانسیل به عنوان لایه های پلاستیکی زیستی و پوشش برای مواد غذایی هستند.

  • Consumers are willing to pay a premium for environmentally friendly goods. thereby encouraging manufacturers to use bioplastic resins.


    مصرف کنندگان مایل به پرداخت حق بیمه برای کالاهای سازگار با محیط زیست هستند. در نتیجه تولیدکنندگان را تشویق به استفاده از رزین های بیوپلاستیک می کند.

synonyms - مترادف

antonyms - متضاد