word - لغت

birdie || پرنده

part of speech - بخش گفتار

noun || اسم

spell - تلفظ

ˈbɜː.di

UK :

ˈbɝː.di

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [birdie] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [birdie] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [birdie] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [birdie] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [birdie] در گوگل

description - توضیح

example - مثال

synonyms - مترادف

  • birds


    پرنده ها

  • fowl


    مرغ

  • songbirds


    پرندگان آوازخوان

  • warblers


    گیسوان

  • chicks


    جوجه ها

  • fledglings


    نوپاها

  • passerines


    رهگذران

  • raptors


    رپتورها

  • avifauna


    جانوران پرندگان

  • nestlings


    تودرتو


  • بازی

  • birds of prey


    پرندگان شکاری

  • poultry


    طیور


  • مرغ

  • geese


    غازها

antonyms - متضاد