word - لغت

bisecting || دو نیم شدن

part of speech - بخش گفتار

verb || فعل

spell - تلفظ

baɪˈsekt

UK :

baɪˈsekt

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [bisecting] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bisecting] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bisecting] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bisecting] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [bisecting] در گوگل

description - توضیح

example - مثال

synonyms - مترادف

  • crossing


    عبور از

  • intersecting


    متقاطع

  • cleaving


    شکافتن

  • halving


    نصف شدن

  • bifurcating


    دو شاخه شدن

  • cutting


    برش دادن

  • separating


    جدا کردن

  • splitting


    تقسیم کردن

  • cutting in half


    نصف کردن

  • cutting in two


    دو نیم کردن

  • dichotomizing


    دوقطبی کردن

  • dimidiating


    کاهش دهنده

  • dissecting


    تشریح

  • divaricating


    متغییر کردن

  • dividing


    تقسيم كردن

antonyms - متضاد

  • combining


    ترکیب کردن

  • joining


    پیوستن

  • uniting


    متحد کردن