word - لغت

black-and-blue || سیاه و آبی

part of speech - بخش گفتار

adjective || صفت

spell - تلفظ

ˈblæk·ənˈblu

UK :

US spell not find

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [black-and-blue] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [black-and-blue] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [black-and-blue] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [black-and-blue] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [black-and-blue] در گوگل

description - توضیح

example - مثال

synonyms - مترادف

  • injured


    مجروح

  • bruised


    کبود شده

  • aching


    دردناک

  • beaten


    مورد ضرب و شتم

  • battered


    کتک خورده


  • صدمه

  • maltreated


    مورد بدرفتاری قرار گرفته است

  • ill-treated


    بدرفتاری شده

  • assaulted


    مورد حمله قرار گرفت

  • abused


    مورد سوء استفاده قرار گرفته است

  • squashed


    له شده

  • crushed


    خرد شده

  • thumped


    ضربه زد


  • اصابت

  • thrashed


    کوبیده شده

antonyms - متضاد

  • blushing


    خجالت زدگی


  • درخشان

  • cheerful


    بشاش

  • flushed


    برافروخته


  • خوشحال

  • radiant


    تابناک

  • rosy


    گلگون