word - لغت

blackball || توپ سیاه

part of speech - بخش گفتار

verb || فعل

spell - تلفظ

ˈblæk.bɔːl

UK :

ˈblæk.bɑːl

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [blackball] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [blackball] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [blackball] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [blackball] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [blackball] در گوگل

description - توضیح

example - مثال

synonyms - مترادف


  • بار


  • ban

  • blacklist


    لیست سیاه

  • debar


    دبار

  • exclude


    حذف کردن

  • expel


    اخراج کردن

  • ostraciseUK


    ostraciseUK

  • ostracizeUS


    ostracizeUS

  • oust


    اخراج کردن


  • برداشتن

  • repudiate


    رد کردن

  • snub


    دندانپزشکی

  • veto


    وتو

  • embargo


    تحریم


  • بسته

antonyms - متضاد