word - لغت
part of speech - بخش گفتار
spell - تلفظ
UK :
US :
family - خانواده
google image
description - توضیح
example - مثال
-
مرغ سیاهی در باغ میدان صدای بلندی می گفت. کم. تریل خندیدن
-
کرم های بیشتری گرفتم هم. از هر یک از پرندگان سیاه
-
فقط مرغ سیاه و برفک می توانند در این روز آواز بخوانند. و فاخته ها بر فراز تپه
-
سوت مرغ سیاهی که نزدیک سرم بود بیدارم کرد و دیدم آفتاب دارد بالا می رود.
-
تعداد زیادی پرنده سیاه جوان در این جزایر وجود دارد که تازه شروع به پرواز کرده اند.
synonyms - مترادف
-
common blackbirds
پرندگان سیاه معمولی
-
Eurasian blackbirds
پرندگان سیاه اوراسیا
-
icterids
icterids
-
merls
merls
-
merles
merles
-
ouzels
اوزل
-
slaves
بردگان
-
bondsmen
بردگان
-
serfs
رعیت ها
-
vassals
رعیت ها
-
bondservants
بندگان
-
thralls
هیجانات
-
slaveys
بردگان
-
bondmen
بردگان
-
bondslaves
بردگان