word - لغت

blah || بلا

part of speech - بخش گفتار

adjective || صفت

spell - تلفظ

blɑː

UK :

blɑː

US :

family - خانواده

google image

نتیجه جستجوی لغت [blah] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [blah] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [blah] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [blah] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [blah] در گوگل

description - توضیح

  • boring or ordinary.


    خسته کننده یا معمولی

  • boring or ordinary.


    خسته کننده یا معمولی

example - مثال

synonyms - مترادف

  • trumpery


    مغرور

  • malarkey


    مالارکی

  • nonsense


    مزخرف

  • rubbish


    زباله

  • bull


    گاو نر

  • rot


    پوسیدگی

  • trash


    زباله ها

  • garbage


    زباله

  • tosh


    توش

  • balls


    توپ ها

  • bilge


    آب ریز

  • drivel


    راندن

  • foolishness


    حماقت


  • چیز

  • twaddle


    تکان دادن

antonyms - متضاد